... و هم به توسط پیکی اظهار انقیاد نمود و از اعمال پیشین خود پوزش خواست اما خان فارسبدان اظهارات و پوزش خواهی قانع نگشت و متقابلا پیغامی برای او فرستاد که ذیلا از عالم ارا عباسی نقل می گردد ...
چون در این حوالی اتاق نزول افتاده ، اگر اباهیم خان خود را از جمله بندگان درگاه شاهی می داندو در قول خود صادق است مناسب ان است که بی خوف و دهشت امده بین الجانبین صورت ملاقات روی دهد که بدون این معنی مراجعت من لایق دولت پادشاهی نیست.
علااللک یا میرزا ابراهیم خان ثانیپس از دریافتن این پیان به علت این که می دانست در هر صورت از کیفر مصون نخواهد ماند، این بار هم از ترس از قبول ان پیشنهاد سرباز زد و به قصد پایداری به قلعه شهر پناه برد.
الله وردیخان وقتی از ان اتمام حجت نتیجه ای نگرفت به سپاهیان خود فرمان حمله داد و ایشان به گشودن شهر و تسخیر قلعه همت گماشتند. در این وقت یکی از اشخاص صاحب نفوذ شهر موسوم به که از عواقب زیانبخش مقاومت لاریان اندیشناک شده بود برای جلوگیری از خونریزی بیهوده با برادر خود به مخالفت با خان لار پرداختو اعلام وفاداری به شاه نمود.
میرزا ابراهیم خان ثانی وقتی از هم صدا شدن این دو شخص متنفذ لاری با فارسیان اطلاع یافت چنان به خشم امد که بدون توجه به اعتبار برادران مذکرر در بین اهالی شهر فرمان به توقیف انان داد.
دستگیری این دو از یک سو و تدبیر الله وردی خان از سوی دیگر مبنی بر اینکه از این موقعیت سود جسته و توتنسته بود عده ای از مدافعان را از راه بذل و بخشش به طرف خود جلب کند کارساز شدند و در نتیجه چون میرزا علاالملک پای مقاومت بسیاری از همراهان خود را متزلزل دید ناگزیر از خان فارس امان طلبید و با عده ای از بزرگان و معاریف لار از قلعه بیرون امد و تسلیم گردید.
:: موضوعات مرتبط:
تاريخشناسي لارستان ,
,
:: برچسبها:
تسخیر لار به توسط الله وردیخان ,